مورچه هر روز صبح زود سر کار می رفت و بلافاصله کارش را شروع می کرد*با خوشحالی به میزان زیادی تولید می کرد*
*رئیسش که یک شیر بود، بادیدن اینکه می دید مورچه می تواند بدون سرپرستی بدین گونه کار کند، پیش خودش گفت باید بهره وری او را بالاتر ببرم تا بیشتر کار کند*
*بنابر این بدین منظور سوسکی را که تجربه بسیار بالایی در سرپرستی داشت و به نوشتن گزارشات عالی شهره بود، استخدام کرد*
*اولین تصمیم سوسک راه اندازی دستگاه ثبت ساعت ورود و خروج بود*
*او همچنین برای نوشتن و تایپ گزارشاتش به کمک یک منشی نیاز داشت*
برای خواندن ادامه مطلب اینجا کلیک کنید